لبخند خانوادگی – تشویق و تنبیه: برای خودم جالب بود. برای اولین بار من داشتم همسر و فرزندم را صدا می کردم، که پاشید بریم مسجد. آخه امروز یک شنبه بود و یک شنبه ها حاج آقا در مورد خانواده صحبت می کرد. همسر و فرزندم، یه نگاهی به من انداختند و پسرم به من گفت: بابا خورشید از کدوم ور در اومده که شما داری ما رو صدا می کنی که بریم مسجد؟ گفتم: به جای حرف های اضافه، پاشو حاضر شو بریم. سه تایی راه افتادیم به سمت مسجد. وقتی وارد مسجد شدیم، دیدم ماشالاه چه جمعیتی تو مسجد نشستن. با خودم گفتم: اگر برخی از مسجدهای ما خالی هست، علتش این نیست که مردم از دین زده […]
